به نام خدا

سلام به فیزیکدانانی که دستانشان در قنوت نماز عید خسته شد!

یادمه کوچیک که بودم یه بار تو نماز عید شرکت کردم.چون صبح زود بلند شده بودم و وقت نکرده بودم چیزی بخورم وسط نماز ضعف کردم.هیچی دیگه فشارم افتاد و دیدم دارم غش میکنم نماز رو ول کردم و رفتم بیرون نشستم تا حالم بهتر شد.عید قربان رو هم به همه ی دانش آموزان و دانشجویان عزیز تبریک میگم.خدا را شاکریم که اون گوسفند رو برا حضرت ابراهیم فرستاد وگرنه حاجیان هر سال باید پسرهاشون رو میبردند مکه سر میبریدند. حالا فکر کنید آمریکا چقدر میخواست خودشو برا حقوق بشر جر بده دیگه خدا میدونه...

***

برای ورود به ادامه ی مبحث کیلو گرم ابتدا به شعر زیر توجه کنید.

یکی کیلو گرم از دست استاد                     فتاد و خورد بر انگشت پایش

ز دردش ناگهان بر خویش پیچید                  به راه افتاد فریاد و صدایش

به دست آویخت آن انگشت مصدوم             پرش میکرد او هر دم ز جایش

بد و بیراه بسیاری به ما گفت                     دعا کردم ببخشاید خدایش

در کتاب هایی که داشتم هرچی گشتم نتونستم راجع به کیلو گرم مطالب کامل تری پیدا کنم این شده که به سایت های معتبر اینترنت مراجعه کرده و یک مطلب خیلی قشنگ و جذاب و روان و ساده و گویا ، مرتبط با بحث پیدا کردم که در ادامه میخوانید:

در زمانه ی کاهش وزن و تناسب اندام، حتی خود وزن هم نگران وزن خود است. دانشمندان می گویند کیلوگرم استاندارد سبک تر می شود و این امر می تواند باعث ایجاد اشتباهات بالقوه ای دشر بسیاری از تحقیقات علمی شود. همانطور که در پست های قبلی گفته شد کیلوگرم به وسیله ی استوانه ای از جنس پلاتین ـ ایریدیم که در سال 1889 در انگلستان ساخته شده است، تعریف می شود. هیچ کس نمی داند دلیل این کاهش وزن چیست، یا حداقل چرا وزن این استوانه در مقایسه با سایر وزنه های مرجع کاهش می یابد، اما در هر صورت این تغییر وزن عاملی شد تا یک جست وجوی بین المللی برای یافتن تعریف دقیق تری از وزن صورت گیرد.

آیا کیلو گرم خواهد توانست تعریف دقیق تری برای خود پیدا کند؟!! این داستان ادامه دارد...

(منبع:شبکه فیزیک هوپا)

(این ابزار موازنه وات میباشد. درباره آن در پست های بعدی مطالبی خواهم نوشت)

از این سه روز تعطیلی خوب استفاده کنید.پیشنهاد من اینه که روزی 7 تا 10 ساعت درس بخونید.مخصوصا سال چهارمی ها که وضعشون خیلی خرابه.کنکور در پیش داریم ...

به نام خدا

سلام بر فیزیکدانان عزا دار و دل شکسته

سه ماه تمام گذشت. دوباره ما ماندیم و 9 ماه مدرسه. واااای. چقدر ترسناک!

به همین مناسبت تصمیم گرفتم دوتا شعر درباره بازگشایی مدارس بگم.یک شعر برای اکثریت دانش آموزان که از شروع مدارس بیزارند و یکی هم برای آن اقلیت افرادی که خوشحالند.

شعر اول

باز اول مهر است و درونم فوران کرد

پیچیده مرا تنگ در آغوش زمان کرد

از دردِ چه نالیم که این اول مهر است

بـــا آمـدنش کـــل جهان دل نگران کرد

چشمم به یکی عقربه از ساعتم افتاد

بـــا آمدنش عقربه را پُر نوســـان کــرد

گنجشک بترسید، و آهو به زمین خورد

بـــا آمـــدن از اوج مرا غرق فغان کـــرد

از بام به چاه آمد و از عرش به فرشی

بس ناله و آشوب به جان پسران کرد

از خـــرج مدارس و کتابـــش همه نالان

از حمله ی سختی که به جیب پدران کرد

***

شعر دوم

باز اول مهر است و گَهِ کار و تلاش است

هرجا که بری مدرسه ها آماده باش است

این بوی خوش از عمق کتاب است سرازیر

این حال خوش از بهر دروس است فراگیر

این روز مبارکـــــــ هــــمه را شـــاد نماید

تا کـــــل مدارس هــــــمه آبـــاد نمـــــاید

هـــــر روز به کار اســــت تمـــام بدن من

هر لحظه به درس است کلام و سخن من

زیبایــی اســـــتاد مـــرا خیره نمـــــوده

این زحمت بســـیار مرا چیـــره نموده

با شـــادی بســـیار سوی درس روانم

در شکر خدای است شب و روز زبانم

***

امیدوارم که این اشعار مرهمی باشد برای دل مجروح دوستداران تابستان دوست داشتنی و گرم خودمان.

دیگه همه چی تموم شد

خداحافظ تابستون ...

به نام خدا

ابتدا به این شعر که اثر خود بنده است توجه کنید:

انیشتین ای فیزیکدان موفق                       که اخباری ز افکارت موثق

انیشتین ای که وصف کائناتی                    تو مُوزی اندرون میوه جاتی

انیشتینا تو گفتی E   مساو است                و mc²   برای این جواب است

ما قدیم ها یک دوستی داشتیم (هنوز هم داریم) به نام فاخری که نسبت به فیزیک و فیزکدانان نظر مساعدی نداشت و حتی گاهی به آن ها توهین می کرد. دعا کنید این بنده ی خطا کار مورد عفو و رحمت قرار گیرد چون به اعتقاد من فیزیک فرا تر از چند فرمول و نظریه است.(البته نه این فیزیکی که در دبیرستان تدریس می شود) علم فیزیک بیانگر طبیعت این کائنات است و حتی فراتر از ریاضی است زیرا معادلات و مسائل ریاضی در واقع روح ریاضیاتی دارند که برای توصیف جهان خلقت کوچک و محدود اند(چون آفرینش خدا به ریاضی محدود نمی شود) در حالی که فیزیک و فلسفه حقیقت جهان هستند.بنابراین من نسبت به کسانی که به این علم ارزشمند توهین می کنند بسیار حساسم مثل ریاضی دانان بعد از اقلیدس که توهین به هندسه را توهین به مقدسات عالم می دانستند. امیدوارم فاخری هدایت شود.

خوب بریم سر اصل مطلب:

سال ها کیلو گرم استاندار را استوانه ای تو پر از آلیاژ پلاتین و ایریدیوم می دانستند که اکنون در موزه پاریس نگهداری می شود.( یعنی یک استوانه ساخته بودند که قرار شده بود جرمش دقیقا برابر یک کیلو گرم در نظر گرفته بشه و جرم بقیه اجسام نسبت به اون سنجیده بشه).

ولی امروزه برای یک کیلوگرم استاندارد مقیاسی جدید قرار داده اند:یک کیلو گرم استاندارد برابرجرم 1000 سانتی متر مکعب (یک لیتر) آب خالص در دمای 4 درجه سانتی گراد است.

اما چون اندازه گیر دقیق جرم اون سخت بود پس از مدتی این تعریف هم کنار گذاشته شد. در آخرین و جدیدترین تعریف از کیلو گرم(که من خوانده ام) از اتم کربن 12(6 پروتون و 6 نوترون در هسته ی اتم) استفاده می کنند که جرم یک مول آن دقیقا 12 گرم می باشد و بر اساس آن کیلو گرم را تعریف می کنند.

(این هم عکسش)

این هم از قضیه تولد کیلو گرم

در پست های بعدی از سرگذشت زندگی و ماجرا های کیلو گرم در سال های گذشته تا به امروز خواهم نوشت.

بنام آن که بیگ بنگ را آغاز جهان قرار داد

سلام بر شما دیوانگان(منظور دیوانگان فیزیک است)

همین اول کار بگم که این کلمه جِرم است نه جُرم.اگه نمی گفتم ممکن بود بعضی ها تا آخر مطلب جُرم بخونن.اونوقت هیچی از متن نمی فهمیدند،بعد تو نظرات کلی بد و بیراه ...

برای شروع اول به این سوال پاسخ بدید:وزن شما چند کیلوگرمه؟

اصلا آیا این سوال درسته؟

خیلی از مفاهیم علمی وقتی به گفتار های روزمره وارد میشند متأسفانه معانی خلاف واقع پیدا می کنند.مثلا همین «کار».بار ها شاهد این بوده ایم که افرادی می گویند از صبح تا حالا داشتم می دویدم ولی هیچ کاری نتونستم انجام بدم.

یکی از مفاهیمی که متاسفانه مورد ظلم مردم کم سواد قرار گرفته همین جرم و وزنه. درمورد سوال بالا باید بگم که اولا ما وقتی میریم روی ترازو همیشه جرم خودمون رو اندازه می گیریم نه وزن.بعدش هم اصلا شما بیا بگو وزن؛یکای وزن که کیلوگرم نیست،نیوتونه.کیلو گرم مال جرمه.پس سوال بالا از بیخ و بن غلطه و اگه بخوایم درست بپرسیم باید بگیم: جرم شما چند کیلو گرمه؟ البته من قصد فضولی درباره ی جرم شما رو ندارم و این سوال رو صرفا برای طرح موضوع پرسیدم!!!

اشتباه فاحش در ساخت ترازو ها

سوال اصلی اینه که اصلا این جرم و وزن چی هست؟ پس باید بحث رو علمی تر کنیم.

جرمِ یک شیء عبارت است از مقدار ماده ی موجود در آن.همین و بس.یعنی جرم به تک تک مولکول ها و اتم های یک شیء بستگی داره و به جاذبه و این چیز ها هیچ ربطی نداره.

جرم هر شیء تعیین کننده ی دو موضوع درباره ی آن شیء است: اولین موضوع اینرسی یا لختی است (لُختی نخونید،لَختی درسته). لختی، بزرگی نیروی لازم برای شتاب دادن به شیء را مشخص می کند(برای هل دادن اتومبیل به چه نیرویی نیاز دارید؟) اگر جرم یک جسم دو برابر شود اینرسی آن نیز دو برابر می شود.اینرسی یک کامیون از اینرسی یک پراید بیشتر است.(البته فکر کنم اینرسی یک مگس هم از پراید بیشتر باشه!!!!!).موضوع دوم این است که جرم تعیین کننده ی وزن جسم است.یعنی تعیین کننده ی نیروی گرانش یا جاذبه ای است که جسم را به سمت اشیای دیگر جذب می کند. نیروی گرانش مؤثر از جانب زمین بر هر شیء، وزن آن شیء را مشخص می سازد. بنابراین جرم در تعیین وزن نیز نقش دارد.  در یک میدان گرانشی هر چه جرم بیشتر،وزن هم بیشتر.جرم و وزن متفاوت هستند.با دور شدن از زمین وزن کاهش می یابد اما جرم ثابت می ماند. فضانوردان در فضا بی وزن می شوند اما جرم آنها تغییری نمی کند.خوب پس فرق جرم و وزن رو فهمیدیم.حالا یک مطلب خارج از کتاب:

بر اساس نظریه نسبیت اینشتین جرم شکلی از انرژی است.اگر یک شیء با سرعت 257،500 کیلومتر بر ثانیه حرکت کند جرم آن به دو برابر حالت سکون می رسد.(اگه این آخری رو نفهمیدید اصلا مشکلی نیست. مهم اون قسمت اول مقاله است.ولی اگر قسمت اول رو هم نفهمیدید دیگه ...)

همانطور که می بینید اینشتین سنگین تر از نیوتون است و به همین خاطر زبان در آورده که البته این کار توسط این وبلاگ تایید نمی شود!

به نام خالق کائنات

سلام،سلامی به گرمی ستاره های نوترونی

این روز ها که عید است و بساط دید و بازدید ها پهن، کسی به فیزیک بها نمی دهد! همه در فاز عید و عیدی و عید دیدنی گیر کرده اند.(چه جمله ی قشنگی در کردم!)

خلاصه عید است و کم عیدی هم نیست، عید نوروز است،بزرگترین عید ما ایرانیان و اما چه ربطی به فیزیک دارد؟

بیایید کمی بیشتر دقت کنیم.خوب عید است که باشدحالا که چی؟ من هنوز نفهمیدم چرا مردم اینقدر برای این عید دلخوشی میکنند؟(امیدوارم این را به حساب خنگی ام نگذارید)  مگر چه لطفی دارد؟ جز این است که هر سال، آغاز سال را با دود و دم و آتش خانمان سوز چهارشنبه ی سال قبل شروع می کنیم؟ مگر غیر از این است که آغاز هر سال با تصادف و مرگ و میر جاده ها همراه است؟ مگر غیر از این است که نوروز که می رسد پدران خانواده بدنشان از قیمت های عجیب و غریب لباس و کفش و آجیل می لرزد؟(امسال که فعلا پسته اوله!)مثلا چی چیِ این عید دلخوشی دارد؟ هر عید که میرسد در واقع ما یک سال پیر تر شده ایم.یک سال از عمر همه ی ما گذشته ولی در یک سال گذشته چه کار کرده ایم؟چقدر از وقت خود استفاده ی مفید کرده ایم؟ هر سال به مرگ و نیستی نزدیکتر می شویم.خوب یه سوال می پرسم؛ کی برای مردن آمادست؟

هرکی بره تو قبرستون حتما هم سن خودش رو پیدا میکنه.(حالا با دو ماه پس و پیش)فکرش رو بکن اگه الان بمیریم کلی کار نیمه تموم تو دنیا داریم که باید در یک لحظه با همشون خداحافظی کنیم تازه از نامه های اعمال که نگو...!

حتما حالا شما هم با من موافقید که آغاز سال نو اصلا هم دلخوشی و شادی نداره.عید نوروز مثل یک ساعت کوکی است.یک یاد آور که هر سال زنگ میزند و به ما یاد آوری میکند که یک سال دیگر هم گذشت.سالی که تا ابد باز نخواهد گشت.

از این مسائل بگذریم.پس عید واقعی چیست؟

عید واقعی آن روز مبارک و فرخنده ای است که بشر یک پله بالا رفت. آن روز که نیوتون به گرانش رسید، آن روز که شرودینگر معادله ی مکانیک کوانتوم را نوشت، آن روز که ماکسول نظریه ی الکترومغناطیس را کامل کرد، آن روز که ماکس پلانک(پدر نظریه کوانتوم) سفره ی  نظریه  عظیم کوانتوم را پهن کرد، آن روز که آلبرت اینشتین به نظریه نسبیت رسید، آن روز که کِپلر (پدر ستاره شناسی جدید) قوانین سه گانه اش را نوشت، آن روز که ...

کجا داریم میرم؟عید واقعی این ها هستند نه نوروز و این مسخره بازی ها.

عید نوروز هم به جای خود ولی بیایید به جای دل خوش کردن به این روز ها به فکر عید های واقعی باشیم و خود تلاش کنیم تا با افکار و اعمالمان این عید های واقعی را به وجود بیاوریم.

پس زنده باد علم فیزیک

عید نوروز را هم به همه ی شما تبریک و تسلیت میگویم.

بنام آنکه جهان را با قوانین فیزیک زینت بخشید

سلام بر فیزیکدانان درس خوان(خرخوان)

برای اونایی که معنی جمله ی اول رو نفهمیدند باید بگم که منظور خداست.از جمله ی دوم هم ناراحت نشید.این یه توهین نیست، یه تشویقه.اگه فیزیکم بهتر بشه میتونم با معادلات اثبات کنم! مثلا وقتی بچه ها تو دبیرستان بهم میگن آلبرت خیلی خر خونی ناراحت که نمیشم هیچ در اعماق وجودم خیلی هم خوشحال میشم!!!

در جلسات گذشته درباره ی ماهیت علم فیزیک نوشتم.بعد رفتیم سراغ کمیت ها و دستگاه SI  .از اونجایی که مطالب یکم(کمی بیش از یکم) خسته کننده شده بود و اعتراض اقشار فیزیکدان جامعه  در اومد تصمیم گرفتم یکم ساده تر و روان تر و جذاب تر و خوشگل تر و دلنشین تر بنویسم که امیدوارم شما هم خوشتون بیاد.

سوال اینجاست که یک متر چقدره.از هرکی بپرسی میگه خوب معلومه،100 سانتی متر.کسی که این جوابو میده در اصل یک متر رو به 100 قسمت تقسیم کرده اما تعریف واقعی متر چیه؟؟؟

در زمان های قدیم یعنی وقتی که پدر بزرگ ها یا حتی پدر پدر بزرگ های ما داشتند در غار ها زندگی میکردند (البته نه دیگه اینقدر قدیم) متر را برابر یک ده میلیونیوم فاصله قطب تا استوا در روی نصف النهاری که از شهر پاریس می گذرد تعریف می کردند یعنی اگر این فاصله را به ده میلیون قسمت تقسیم کنیم هر قسمت میشه یک متر(حالا کی حال داره تقسیم کنه؟!) اما امروزه تعریف دقیق تری از متر داریم.یک متر برابر فاصله ای است که نو در مدت یک سیصد میلیونیم ثانیه در خلأ می پیماید یعنی اگر یک ثانیه را به سیصد میلیون قسمت تقسیم کنیم فاصله ای که نور در این زمان می پیماید برابر یک متر است.

برای مشاهده ی اولین استاندارد بین المللی طول باید به موزه ی سور فرانسه تشریف ببرید! در آنجا میله ای را خواهید دید.(نترسید قرارنیست کسی با اون میله شما رو بزنه) این میله در سال 1791 میلادی از آلیاژی به جنس پلاتین و ایریدیوم ساخته شد.

فاصله ی میان دو خراش ظریفی که نزیک به دو انتهای میله حک شده در دمای صفر درجه ی سلسیوس(یا همون سانتی گراد) برابر یک متر اعلام شده است.(حالا اینکه درسته یا نه دیگه با خداست)

از این نمونه ی استاندارد نمونه های مشابهی تولید و در کشور های عضو مجمع توزیع شده است.

راستی یادم رفت بگم که...

ولنتاین مبارک

به نام خدا

سلام بر فیزیکدانان بیگناه

یه سوال المپیادی:

این عکس شما رو یاد چه مبحثی در فیزیک میندازه؟

(هشدار:لطفا فکر خود را کنترل کنید تا به خارج از بحث ما نرود!)

پاسخ سوال را به بخش نظرات ارسال کنید.به سه نفر اول که پاسخ های خلاقانه و خنده دار بدهند یک «بازدید از وبلاگشون» انجام می شود.

به نام خدا

سلام بر فیزیکدانان خشمگین از توهین ها

به نقل از یکی از دوستدران فیزیک در این چند وقت اخیر علاوه بر توهین به پیامبر اکرم(ص) یک توهین بزرگ هم به آلبرت اینشتین داشته ایم !

توضیح تصویر: توهین بزرگ انتشارات خیلی سبز به برترین فیزیکدان قرن بیستم.

انتشارات خیلی سبز در نهایت بی ادبی عکس آلبرت اینشتین را به این گونه در آورده و روی جلد کتاب های خود چاپ کرده است.

مفهوم عکس:همانطور که می بینید در این عکس اینشتین زندانی شده و به گردنش زنجیر انداخته اند؛ زنجیری که با دو پیچ به تابلویی وصل است که رویش عنوان کتاب نوشته شده. در واقع طراح جلد می خواهد بگوید که ما با کتاب خود اینشتین را به بند کشیده ایم.

همه ی  ما فیزیکدانان جوان کشور رسماً به این توهین اعتراض داریم و خواستار برداشته شدن این عکس از جلد کتاب ها هستیم وگرنه سایت این انتشارات فیلتر و کتاب هایش تحریم خواهد شد.

حالا اگه هم خیلی اصرار دارید عکس فیزیکدان روی جلد کتاب هاتون بذارید عکس ورنر هایزنبرگ رو بذارید که نظریاتش برای چندین سال اعصاب اینشتین رو خورد کرد!

به امید روزی که حرمت دانشمندان بزرگ حفظ شود...

بنام خدا

استیون پل جابز یا همان استیو جابز نابغه ای که یکی از بنیان گذاران شرکت اپل بود چهارشنبه 5 اکتبر 2011 از دنیا رفت.در گذشت جابز را شرکت اپل اعلام کرد.افرادی که حدود ساعت 3-4 بامداد پنجشنبه 14 مهر (به وقت تهران) به سایت اپل سر زدند با صفحه ای مواجه شدند که عکس سیاه و سفید استیو جابز نام او و تاریخ 2011 – 1955 را نمایش میداد.

بیل گیتس یکی از بنیان گذاران مایکروسافت و از رقبای سرسخت اپل در پیام خود نوشت:«برای آن دسته از ما که آنقدر خوش شانس بودیم که با استیو کار کنیم این امر افتخاری بسیار بزرگ بوده است.من بسیار دلتنگ استیو خواهم بود.»

من نیز به نوبه ی خود سالروز درگذشت او را به همه ی دوستدارانش تسلیت می گویم.

جابز به آسمان رفت،سیب تنها شد...

توضیح تصویر:(سمت چپ)استیو جابز و بیل گیتس در یکی از معدود عکس های مشترکشان در سال 1991

 توضیح تصویر:سیر تکاملی استیو جابز!